Jump to ratings and reviews
Rate this book

Studies in Jungian Psychology by Jungian Analysts #73

Swamplands of the Soul: New Life in Dismal Places

Rate this book
Is the purpose of life to achieve happiness? Who does not long to arrive some distant day at that sunlit meadow where we may abide in pure contentment? In reality we know life is not like that; our road is often dreary, the way unclear. Much of the time we are lost in the dismal states of guilt, grief, betrayal, doubt, depression, anger, terror and the like. Is this all we can hope for?

Perhaps not, says this author. The Jungian perspective, by encompassing both the meadow and the bog, asserts that the goal of life is not happiness but meaning. And meaning, though it may not be all sunlight and blossoms, is real.

Swamplands of the Soul explores the quicksands where we have all floundered. It lights a beacon by showing what they mean in terms of our individual journey and the engendering of soul. For it is precisely where we encounter the gravitas of life that we also uncover its purpose, its dignity and its deepest meaning.

160 pages, Paperback

First published August 1, 1996

170 people are currently reading
3943 people want to read

About the author

James Hollis

56 books931 followers
James Hollis, Ph. D., was born in Springfield, Illinois, and graduated from Manchester University in 1962 and Drew University in 1967. He taught Humanities 26 years in various colleges and universities before retraining as a Jungian analyst at the Jung Institute of Zurich, Switzerland (1977-82). He is presently a licensed Jungian analyst in private practice in Washington, D.C. He served as Executive Director of the Jung Educational Center in Houston, Texas for many years and now was Executive Director of the Jung Society of Washington until 2019, and now serves on the JSW Board of Directors. He is a retired Senior Training Analyst for the Inter-Regional Society of Jungian Analysts, was first Director of Training of the Philadelphia Jung Institute, and is Vice-President Emeritus of the Philemon Foundation. Additionally he is a Professor of Jungian Studies for Saybrook University of San Francisco/Houston.

He lives with his wife Jill, an artist and retired therapist, in Washington, DC. Together they have three living children and eight grand-children.

He has written a total of seventeen books, which have been translated into Swedish, Russian, German, Spanish, French, Hungarian, Portuguese, Turkish, Italian, Korean, Finnish, Romanian, Bulgarian, Farsi, Japanese, Greek, Chinese, Serbian, Latvian, Ukranian and Czech.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
578 (56%)
4 stars
307 (29%)
3 stars
111 (10%)
2 stars
27 (2%)
1 star
6 (<1%)
Displaying 1 - 30 of 123 reviews
Profile Image for Dream.M.
1,029 reviews628 followers
March 12, 2021
آخه عزیز من، رنج چه جذابیتی داره؟ چرا باید فکر کنی برای رشد کردن و رسیدن به کمال، لازمه انواع بدبختی به سرت اومده باشه؟
اینکه وقتی توی زندگی دچار مصیبت میشی، بعد از گذراندن سوگواری بتونی خودتو پیدا کنی چیز خوبیه، اصلا لازمه. ولی تقدیس رنج؟ از کجاتون درمی‌ارید این ستایش مصیبت رو؟
رنج قشنگ نیست. اندوه قشنگ نیست. توی مرگ عزیزان و یا خیانت دیدن هیچ پوینت مثبتی وجود نداره. آدم افسرده نمیتونه با غور در وجودش به افسردگی غلبه کنه. دست بردارید لطفا از این سانتیمانتالیسم.

مثلادر فرازی میفرماید: (‏راه میان بُر برای رسیدن به هر آرزویی در زندگی تان این است که همین الان شاد بوده و احساس شادی کنید! )
آدم دچار تهوع میشه از اینهمه ساده انگاری.
کلا با عوامل محیطی و زیستی انسان هم که کار نداره نویسنده محترم و فقط سعی کرده با ماتیک مالی کردن رنج، اونو خوشگل کنه و بگه دیدی حالا. زندگی هنوز خوشگلیاشو داره.

خیلی عصبانی ام . خیلی زیاد
آه راستی یادم نبود، این عصبانیت رو من خودم انتخاب کردم برای گریز از رنج های زندگیم. چقدر پرمعنا
Profile Image for Ali.
52 reviews52 followers
January 3, 2020
من آنچه بر من رفته نیستم
من، آنچه انتخاب می‌کنم هستم
Profile Image for Peiman.
652 reviews202 followers
September 10, 2022
اسم کتاب خیلی مهمه، مثلا من این کتاب رو بدون اینکه بدونم چی هست یا کسی پیشنهاد بده صرفاً به خاطر اینکه اسمش نظرم رو جلب کرد خوندم. کتاب از نظر من در مجموع شامل دو بخش کلی هست تعریف ها و پیشنهادها. تعریف‌ها که جای بحث نداره اما در مورد پیشنهادات و نظریات نویسنده در انتها چند کلمه‌ای خواهم نوشت. ابتدا یه خلاصه ای از کتاب.
در مجموع کتاب راجع به رنج‌های روحی‌ای هست که ما باهاش روبرو میشیم. مثل

۱ - احساس گناه
این حس اگر بر اساس تقصیر ما باشه راه حل اون ابتدا پذیرش اشتباه و در ادامه جبران اون هست تا احساس گناه پشت سر گذاشته بشه. اما احساس گناه در مواردی که ما اشتباهی نکردیم و ناشی از احساسات طبیعی ما مثل خشم هست باید باهاش مواجه شد چون معمولا به اضطراب منجر میشن.

۲ - غم و اندوه از دست دادن
این غم طبیعی هست ولی موندن توی اون نه، انسان باید روی توانایی رها کردن گذشته کار کنه.

۳ - خیانت
این فرض که اگر من درستکار باشم و نسبت به دیگران رفتار درستی داشته باشم پس زندگی و دیگران هم باید نسبت به من همین گونه باشند غلطه و باید از ذهن ما پاک بشه.
اینکه به خاطر خیانت ندیدن از رابطه‌ی عاطفی و اعتماد اجتناب کنیم هم غلطه و قبول آسیب پذیری عاطفی اساس ایجاد ارتباط هست.

۴ - افسردگی
انواع مختلف افسردگی:
الف) بر اثر رها شدن افراطی مانند رها شدن بچه ها در یتیم خانه

ب) افسردگی واکنشی مانند پایان رابطه که در صورت ادامه یافتن غیرطبیعی هست

ج) بیولوژیکی یا درون زاد که با دارو درمان میشه

د) درون روانی مثلا ناشی از عدم موفقیت در برنامه ای که اساساً مناسب ما نبوده است.

۵ - اعتیاد
معمولاً جهت کنترل اضطراب به اعتیاد روی آورده میشود(اکثرا اعتیاد های رفتاری نه شیمیایی)

۶ - اضطراب
اضطراب به آینده مربوط است. نویسنده پیشنهاد میدهد اضطراب به ترس و سپس به درمان ترس پرداخته شود.

۷ - خشم
در بعضی مواقع واکنش طبیعی است که باید مدیریت خشم صورت گیرد. تبدیل خشم به اقدام و بروز صحیح باید صورت گیرد چرا که خشم فرو خورده منجر به فرسایش روح و افسردگی خواهد شد.ه


در انتهای کتاب و لابه‌لای متن کتاب نویسنده صحبت هایی میکند که میشود دو برداشت از این حرف ها داشت. ابتدا اینکه رنج جذاب است و انسان با رنج باید سر کند و ساخته شود. اما برداشت دوم این است که نویسنده این نظر را دارد که با غم و رنج باید روبرو شد و آنها مانند مردابی است که دست و پا زدن در آن باعث فرو رفتن در آن می شود در حالی که مواجهه‌ی صحیح و قبول آن ممکن است به رهایی بی‌انجامد. در واقع انسان باید به خودآگاهی برسد. جایی اشاره دارد که هدف زندگی شادی نیست بلکه خودآگاهی است. نظر من هم همینه که هدف انسان شاد بودن نیست. یادمه جایی در کتاب خاطرات خانه اموات می‌گفت در هنگام کار اجباری در زندان کارهایی که هدف خاصی داشتند هرچقدر هم سخت بودند سریعتر و راحتتر و با اشتیاق بیشتری توسط زندانیان انجام میشد تا کارهایی که بی هدف بودند.
باید با این واقعیت کنار اومد که زندگی بعضی از مردم (و شاید اکثر مردم) در رنج و غم هست در حالی که خودشون هیچ تقصیری ندارند و مهمترین کار در این مواقع کنار اومدن با واقعیت هست نه غوطه ور شدن در رنج و رویا. دقیقا بر خلاف حرف کتاب های زرد موفقیت که همه چیز رو به خود شخص ربط میدن.ه
Profile Image for Ali.Deris.
91 reviews59 followers
April 7, 2023
✔️ اولین نکته ای که کتاب یادآور میشه اینه که همه در زندگی دچار رنج و اندوه میشن و از این اصلا گریزی نیست و هنر مواجه و استفاده از این رنج هاست برای پیشرفت و رسیدن به خود .

✔️ رنج های روحی از جمله غم از دست دادن عزیزان - احساس گناه و ندامت - رنج حاصل از خیانت -اضطراب - خشم - اعتیاد و ... رو مورد بررسی قرار میده و معتقده که با این رنج هاست که انسان ساخته و رشد میکنه . همون طور که نیلوفر در مرداب رشد میکنه 👍

✔️ مثال های کتاب رو دوست نداشتم و فکر میکنم میتونست مثال ها و نمونه های بهتری در مورد مطالب مرتبط بیان کنه .به عنوان مثال اودیپ یه نمونه کاملا شناخته شده ست و شخصا انتظار نمونه ی های بهتری رو دارم .

✔️ رنج ها رو شمارش کردیم و به خودمون یادآور شدیم . اما راهکار چیه ؟ فقط باید بسازیم باهاشون ؟ کتاب در این ضمینه ضعیفه و راه کاری ارائه نمیده ...

✔️ نیمه ی دوم کتاب به نظرم کشش کمتری رو داره . نمیدونم چرا چند کتاب آخری که خوندم این جور بودن و یا حداقل حس من این بود .

📖 بریده ای از کتاب :
《زندگی مشکلی نیست که باید حل شود ، بلکه آزمایشی ست که باید آن را زندگی کرد. 》

🗯 پ.ن : کنار اومدن با رنج ها و زندگی کردن در سختی ها میتونه جمع بندی کلی کتاب باشه و خوشبختانه بر خلاف خیلی کتابهای دیگه نمیگه که تمام مشکلات از درون شما نشات گرفته و منشا مشکلات شما هستید !! به عنوان یه کتاب متوسط میتونم ازش نام ببرم و نه درجه یک .. کتابی مثل #نیلوفر_و_مرداب رو هنوزم از بهترین ها در این زمینه میدونم 👌

🗓 02/01/18
Profile Image for Moh. Nasiri.
333 reviews108 followers
January 26, 2020
مرداب روح نوشته جیمز هولیس (از یونگ پژوهان معروف) که پیام اصلی آن در جمله‌ای نهفته است که روی جلد این کتاب ذکر شده: رنج‌ها حرف‌های جذابی برای گفتن دارند. این کتاب بیان می‌دارد تمامی رنج‌هایی که انسان در زندگی با آن مواجه است و این رنج‌ها را احوال مردابی می‌نامد، باعث رشد و تعالی روح می‌شوند اگر حرف و هدف آن رنج را با کندوکاو دریابیم.
Suffering has something to say

رنج لازمه رشد و بلوغ روحی است. بدون رنجْ انسان، ناآگاه، نابالغ، وابسته، ضعیف و محدود می‌ماند.

گناه ما این نیست که روان‌رنجور یا خودخواه هستیم؛ ما مقصریم چون با اینکه می‌دانیم روان‌رنجور یا خودخواه هستیم، شهامت یا اراده تغییر دادن خود را نداریم.

به عقیده پاسکال ما چیزی نیستیم مگر نی‌های شکننده و نازک که دنیای بی‌اعتنا می‌تواند به سادگی ما را بشکند و با وجود این ما نی‌های متفکری هستیم که می‌توانیم با جهان هستی متحد شویم و معجزه کنیم.

«من آنچه بر من روی داده است نیستم؛ من آن چیزی هستم که تصمیم می‌گیرم باشم»

این دنیا زمانی به من تعلق پیدا می‌کند که دیگر به آن نچسبم.
پادتن ترسِ از دست دادن دنیا، رها کردن آن است. پادتن تنهایی، در آغوش کشیدن تنهایی است. چنانکه در هومیوپاتی، بیماری توسط خوردن کمی از خود سم بهبود می‌یابد.

تازمانی که رنج «من آنچه بر من روی داده است نیستم؛ من آن چیزی هستم که تصمیم می‌گیرم باشم» را تحمل نکنیم، نمی‌توانیم از محدوده‌های گذشته فرا برویم

بسیاری از ما تحت‌تأثیر بار «افسردگی زنده» یا حتی «افسردگی خندان» هستیم. در این نوع افسردگی موفق می‌شویم به اندازه کافی خوب کار کنیم؛ اما روح بسیار گران‌باری را حمل می‌کنیم و هرگز سبک‌بالی را که بخشی از سفر است تجربه نمی‌کنیم. این نوع افسردگی که شایع است و اغلب تشخیص داده نمی‌شود، زندگی شخص را فرسایش می‌دهد. ما با داشتن احساس بی‌ارزشی و بی‌کفایتی در مقابل چالش‌های زندگی، درحقیقت با این نوع افسردگی همدست می‌شویم.
وظیفه بی‌چون و چرای ما در این مرداب آن است که به اندازه کافی آگاه شویم تا تفاوت میان آنچه را که در گذشته بر ما روی داده است و آن کسی که در حال حاضر هستیم تشخیص دهیم. هیچ‌کس تا زمانی که اذعان نکند: «من آنچه بر من رفته است نیستم؛ من آنچه انتخاب می‌کنم هستم» از لحاظ روان‌شناسی پیشرفت نمی‌کند. چنین شخصی می‌تواند تشخیص دهد کمبودهای دوران کودکی ذاتی نیستند؛ بلکه نتیجه شرایطی خارج از کنترل کودک هستند. آنگاه می‌تواند انرژی زندگی را که قبلا مسدود شده است جاری سازد.

خلاصه کتاب
https://www.nioc.ir/portal/file/?2111...
متن کامل کتاب
https://lilibook.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%8...

زيباترين انسانهايى كه تا كنون شناخته ام، آنهايى بودند كه شكست خورده بودند، رنج ميكشيدند، دچار فقدان شده بودند و با اين حال، راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بيرون آمدند. اين افراد، يك حسى از قدردانى، حساسيت و فهم زندگى داشتند كه آنها را پر از شفقت،ملايمت و توجه عميق و عاشقانه ميكرد.
زيبايى ا��ن افراد، اتفاقى و بى سبب نبود....
#اليزابت كوبلر
Profile Image for Andrew Marshall.
Author 35 books64 followers
September 20, 2021
You have to reach a certain age before you start to enjoy olives, it is the same with James Hollis. His books are full of wisdom but he does not sugar coat his message. Actually, I'll go one step further: 'Swamplands' is olives with chilli or garlic in the middle. It packs a real punch.

I've read about five of Hollis's books but I've passed on this book one because it sounded a bit, how shall I put it, "dismal". Did I really want to read about guilt, depression, despair, fear, anxiety (and the rest of the emotions that Hollis brands the swamplands?) No! As a therapist, I know these places exist - and I have spent many years grappling with grief (one of the other emotions in the book) - but I would rather read something uplifting or practical - in the hope of pulling myself and my clients out of swamp and finding green pastures.

However, when a client recently told me she felt stuck in a swamplands (of depression), I immediately knew that we had to honour the swamp (because it had something to teach us) and that meant visiting this dismal place. If that's what we were going to do, Hollis would be the best guide. And I'm really glad that I did....

So what are the main takeaways?

1. Our society promises that if we are clever or talented or good or work hard enough that our reward will be happiness. If we're lucky, we will never have to visit the swamplands or maybe just peer at them and certainly never have to live there. Obviously, we know intellectually that this is just a fantasy but deep down, we want to cling to it.

2. Unfortunately, it is not possible to avoid the swamp. Life will pull us down there - from time to time.

3. When we find ourselves up to our necks in the swamp, we think there is something wrong with US. So not only are we full of doubt, loneliness or whatever but we beat ourselves up for feeling like that. In so doing, we make the original problem twice or even three times as painful.

4. If we truly understand the swamp - and embrace the lessons from these dismal places - that we can 'go through' and come out the other side (rather than struggling against these unpalatable emotions and sinking even deeper).

5. Weirdly enough, this message turned out to be rather uplifting.

Some of the useful ideas that I learned along the way is the difference between authentic guilt (when you have done something directly to harm someone) and inauthentic guilt (when they have given you responsibility for some task that should rightly be undertaken themselves or they have asked for the impossible), the difference between fear, anxiety and angst and that loneliness allows us to truly know ourselves.

Throw in that Hollis is both a compassionate guide and a great writer and you will be pleased to have the truth without the sugar. You might discover that you like olives too.

I have also interviewed James for my podcast 'The Meaningful Life'. He speaks as well as he writes and we talk about this book in the wide-reaching discussion. https://themeaningfullife.podbean.com...
Profile Image for ZaRi.
2,316 reviews876 followers
Read
April 13, 2016
دو شبحی که هر روز صبح با شما دست به یقه می‌شوند!!!
کهن‌الگوی قهرمان هر روز ظاهر می‌شود؛ وقتی صبح از خواب بیدار می‌شویم حضور دارد.
صبح وقتی از خواب بیدار می‌شویم، دو شبحِ خرابکار نیز در کنار تخت ما هستند، و هر یک می‌خواهند ما را در آن روز به عنوان غذا بخورند. اولی، "ترس" است که به ما می‌گوید: "من بیش از حد بزرگ هستم. من بیش از حد ترسناک هستم. و تو بیش از حد کوچکی. تو نمی‌توانی کاری انجام دهی." دومی، خستگی و رخوت (یا لِتارژی) است. در ذهن داشته باشید که "لِتار"، یکی از چهار رودخانه جهان زیرین است و وقتی از آب آن بنوشید، سفر را فراموش می‌کنید. شبحِ "خستگی و رخوت" می‌گوید: "راحت باش. فردا هم روز خداست. فعلاً چیزی بخور و خوش باش. فردا دوباره می‌بینمت."
هر یک از این دو شبح می‌خواهند زندگی شما را ببلعند. بی‌توجه به این که امروز چه کاری انجام دهید، آن‌ها دوباره فردا حضور خواهند داشت، دوباره فردا سر و کله‌شان پیدا خواهد شد. ترس و خستگی «دشمن» هستند. آن‌ها در دنیای بیرون نیستند، بلکه درون ما هستند، درون اتاق خواب ما هستند، درون زندگی ما هستند.

Profile Image for Samin_pzr.
171 reviews33 followers
August 1, 2023
من هربار که یه کتابی میخونم اگر ازم بپرسن نمیتونم بشینم جزء به جزء کتاب رو بگم و اصلا همچین تایپ شخصیتی نیستم که چیزی رو توی ذهنم نگه دارم، من خوشم میاد تبدیل شم !
حالا یعنی چی ؟
من خوشم میاد وقتی میخونم توی من یه انقلابی اتفاق بیوفته، یا فکرام طبقه بندی شن و آموخته هامو دوباره به چالش بکشم، خوشم میاد با کتاب فکر کنم ، شبا خوابشو ببینم و با اطرافیانم درباره چیزایی که به نظرم رسیده موقع خوندن کتاب صحبت کنم و تبادل نظر کنیم…
قدیما براتون نظر خودمو مینوشتم و یه بخشی از کتاب ، الانم دوباره همین قصد رو دارم…
از فرایند شدنم براتون مینویسم…
ثمین قبل از خوندن یک کتاب و ثمین بعد از خوندن همون کتاب…
من با این کتاب یاد گرفتم که رنج ها در زندگی ما وجود دارند و ما ناگزیریم که از کنار این مرداب های روح و روان بگذریم…گاها درون اون مرداب ها فرو میریم ، مثالی لازم نیست چون هممون تجربه کردیم…اما باید یاد بگیریم که برای حالت های روحی خودمون اسم بذاریم و مشاهده کنیم حالاتمون رو و بشناسیم و از اون مرداب اروم رد شیم و تجربه کنیم….دست و پا زدن فقط مارو به عمق مرداب میبره و خفمون میکنه…
باید عبور کنیم و این هنره ! کل این کتاب این فکرهارو توی ذهن من کاشت و خوشحالم که خوندمش، کتاب رو دکتر مجتبی شکوری معرفی کرده بودن….
اگرچه دام میخواد بیشتر بنویسم اما از حوصله شما خارجه قطعا…پس ممنونم که تا اینجا خوندید🌸⚡️
Profile Image for pegah.
116 reviews19 followers
October 18, 2024
نه که کتاب بدی باشه اما علیرغم سعی نویسنده در گفتن حرف های عمیق و توصیه او برای در عمق رفتن و پیدا کردن ریشه های درونی رنج ها ، خود نویسنده وقت کافی و توضیح کافی برای باز کردن این رنج ها و احیانا پیشنهاد هایی برای درست کردن معضلات و تعارضات درونی خواننده، نگذاشته و نداده. یعنی به گفته های خودش در نوشتن این کتاب عمل نکرده. مشکل بعدی من با اسم خود کتابه، مرداب روح؟ اگر روح مرداب باشه بخش های دیگر وجود ما چه اسمی مناسبشونه؟! روحی که در رده بندی بخش های مختلف انسان بودن ما، بالاترین جایگاه رو به خودش اختصاص میده رو چطور میشه به مرداب و باتلاق که یک آبگیر راکد و گندیده هست تشبیه کرد؟
Profile Image for Steve Ellerhoff.
Author 12 books58 followers
July 22, 2020
When I picked up this one at J Michaels Books in Eugene, the guy behind the till said, “A little light reading then?” We laughed. I am so glad I did buy this one because I have dipped into books by James Hollis in the past and was not bowled over. In reflection, I think part of this was a projection on my part; Hollis is as steeped in literature as I am, and so some pathetic vestige of competition was making itself known within me. Literary studies have changed immensely between his generation and mine – while he draws heavily what has long been known as the literary canon, I was educated in that canon’s limitations and blindspots, its whiteness, its maleness, its inequities. All the same, Hollis does not use “the classics” in inequitable ways; if anything, he draws from them at places where they are at their best on human problems and dilemmas. That is, I finally know enough at forty to appreciate what he was doing here in 1996. Further to that, it resonates today and will well into the future.

Though published by the Jungian-focused Inner City Books, this one is definitely written for a general reader, with the added bonus that it is helpful for those who are steeped in depth psychology. Hollis’s aim is to shed light on what he calls life’s swamplands – guilt, grief, loss, betrayal, doubt, loneliness, depression, despair, obsessions, addictions, anger, fear, angst, and anxiety – and how they contain and bring meaning. He lays out how the pursuit of happiness is a dangerous fantasy that sets us up for perpetual shame. He also calls the fantasy of a Magical Other who will come into our lives and solve all out problems a “pernicious hope” (143). What sustains us and brings out wisdom, by his lights, is the meaning we discover as we work through the swamplands.

To that end, Hollis iterates that, no matter what, we will throughout our lives be dunked in the muck over and over; in each of these occurrences “there is an implicit challenge to discover its meaning and the change of behavior or attitude it may oblige” (141); and, even though we are going to react to troubles reflexively (through our complexes), “we are obliged to re-imagine ourselves in order to live in the present” (142). This process is where we find the meaning. Hollis urges us to ask what is task we have been avoiding, because “There is always a task” (111).

I read this book at the right time. I credit it with jumpstarting my own commitment to a significant task life put before me: writing a novel out of a grave and traumatic loss. After many months of mere jottings, I have waded back into actively writing each day. Yes, it is painful. And it is also where I am finding meaning. My gratitude goes to James Hollis for writing this book.
Profile Image for Ebrahim Ahmed.
20 reviews20 followers
April 26, 2019
I highly recommend this book, for those interested in a semi-practical basic representation of Jungian psychology.
The author takes you in a journey to the Swamplands of the soul ( Guilt, Denial, Depression, Loneliness, etc) and somehow explain the the root causes of how those conditions and how they breakout. He also comes up with Jungian interpretations of his clients dreams and how they were effective in changing the rout of their life.

"In the final analysis we do not solve our problems, for life is not a problem to be solved but an experiment to be lived.


Profile Image for Amy.
23 reviews
May 4, 2008
This was first book I read on Jungian psychology. I found it challenging and compelling - so much so that I have since added several other of Hollis' books to my shelves and just recently attended both a talk and a workshop he presented. Hollis is a thoughtful guide into the shadowy depths of meaning in life, particularly in midlife.
Author 1 book54 followers
August 11, 2016
مضمونش بسیار آشنا بود... شایسته رنج هایمان بودن...
Profile Image for sAmAnE.
1,366 reviews154 followers
August 2, 2024
کتاب رو خیلی دوست داشتم و خیلی چیزها ازش یاد گرفتم نکاتی رو از کتاب برداشتم که براتون می‌نویسم ولی این‌ها تنها بخش کوچکی از جذابیت کتاب رو نشون میده:
انسان نیاز دارد فرافکنی‌هایی به دنیای بیرون،شغل،رابطه‌ها،نقش‌های اجتماعی انجام دهد و از ک��بود آن‌ها رنج برد،او باید به اندازه کافی مرتکب اشتباه بشود تا الگویی را ببیند و منِ به اندازه کافی قدرتمند داشته باشد تا شهامت نگریستن به درون خود برای یافتن منشأ انتخاب‌هایش را به دست آورد.فقط آن زمان شخص تجربه و شهامت عبور و تمایز بین عوامل ناخودآگاه را پیدا می‌کند و بعد می‌تواند زنجیر پاره کند تا به زندگی جدیدی برسد.
تا اینجا کتاب‌هایی که از انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی تهیه کردم،همه بر پایه‌ی یونگ شناسی کاربردی بوده و در کتاب هم بیان شده که روان‌شناسی یونگ رشد درونی را ترغیب می‌کند و هدف زندگی را نه خوشبختی بلکه "یافتن معنا" میداند و تاکید می‌کن�� که مرداب‌های روحی که همان بیابان رنج‌ها هستند،انگیزه و دستیابی به معنا را فراهم می‌کنند.یونگ به اصل فردیت اهمیت زیادی میداده البته نه فردیت به معنای خودشیفتگی بلکه به معنای یافتن تجلی‌گاه خود در این دنیا
.
یونگ،رنج رو لازمه‌ی رشد و بلوغ روحی دانسته و معتقده بدون رنج،انسان ناآگاه و نابالغ و وابسته و ضعیف و محدود می‌ماند.حالا در این کتاب ما مرداب‌هایی رو که درش دست و پا زده‌ایم یا روزی در آن غوطه‌ور خواهیم شد رو میشناسیم و باور می‌کنیم که این مرداب‌ها پرده از هدف،شأن و عمیق‌ترین معناهای زندگی رو بر می‌دارند و به گفته‌ی نویسنده باید برای رنج‌هایمان ارزش قائل شویم.
فصل‌های کتاب:
حضور دائمی گناه،اندوه مرگ خیانت،شک و تنهایی،افسردگی درماندگی و نومیدی،وسواس و اعتیاد،خشم،ترس و اضطراب،مروری ساده بر عقده،عبور،خاتمه
#مرداب_روح
#جیمز_هولیس
#ترجمه #فریبا_مقدم
Profile Image for Pavel Annenkov.
443 reviews141 followers
May 28, 2023
О ЧЕМ КНИГА:
Один из моих любимых авторов - юнгианский психолог Джеймс Холлис объясняет нам, почему не надо бояться сложных жизненных ситуаций и рассматривать их, как возможность для своего роста и развития.

ГЛАВНАЯ МЫСЛЬ КНИГИ:
Большая часть нашей жизни проходит в проживании сложных ситуаций - душевных омутов. Глупо и опасно их игнорировать. Надо учиться проживать эти жизненные моменты и выходить из них обновленным и более сильным.

ЗАЧЕМ ЧИТАТЬ ЭТУ КНИГУ:
Чтобы понять, как справляться с тяжелыми ситуациями в жизни

МЫСЛИ И ВЫВОДЫ ИЗ КНИГИ:
- Мы не можем полностью осознать истину, получив ее в виде знания. Мы воспринимаем ее только через отражение событий, происходящих с нами.

- Конечная цель саморазвития - это понять и принять собственные ограничения и научиться с ними жить.

- "Когда человек не может принять что-то целиком, он начинает концентрироваться на малом, особенном, постижимом".

- «Большинство из нас воспитывали так, чтобы мы были хорошими, а не настоящими; приспосабливающимися, а не надежными, адаптивными, а не уверенными в себе.»

- Регулярные перемены в нашем настроении - это нормально. Как у нас есть физические и энергетические спады и подъемы, так и может быть перепад в настроении. Это естественно для человека периодически чувствовать отчаяние, свою ненужность и пребывать в депрессии. Надо просто учиться жить с такими чувствами.

- У нас есть душа и дух. В душе сосредоточена сама жизнь с ее ценностями, а в духе желание жить и энергия, которые нам дают силу идти вперед. Депрессия - это отсутствие силы духа.

- Цель психотерапии - это не научить пациента быть счастливым, а сделать его стойким к страданиям и помочь пережить все жизненные душевные омуты.

- У нас никогда не получается всё хорошо. Часто мы идем не туда, достигаем того, что хотим слишком быстро или слишком медленно. Что то очень сложно, а что то слишком мрачно. Но так устроена жизнь. И только пережив каждый из этих моментов формируется наша личность.

- «В конечном счете мы не можем решить все свои проблемы, ибо жизнь – это не проблема, которую необходимо решить, а эксперимент, который надо прожить.»

ЧТО Я БУДУ ПРИМЕНЯТЬ:
Каждый раз, попав в сложную и неприятную ситуацию буду задавать себе 2 вопроса - "Что же это значит?" и "Какую задачу сейчас я должен решить?"

ЕЩЕ НА ЭТУ ТЕМУ:
Дейл Карнеги «Как перестать беспокоиться и начать жить»
Profile Image for Azita.
85 reviews3 followers
August 3, 2021
انسانها به دنبال رهایی از درد و رنج و رسیدن به خوشبختی هستند. ما از رنج ها گله می کنیم و آنها را بدشانسی می دانیم. حال آنکه دکتر جیمز هولیس رنج ها را موهبتی می داند که به رشد و تعالی روح کمک می کند.
وی در کتاب " مرداب روح " در مورد رنج، افق جدیدی برای خواننده نمایان می کند. در روی جلد کتاب " مرداب روح " جمله ای نوشته که در بردارنده پیام کتاب است: رنج ها حرف هایی برای گفتن دارند.
آیا هدف زندگی رسیدن به شادی است؟ به راستی چه کسی است که آرزوی داشتن زندگی آرام و شاد را نداشته باشد؟ کیست که نخواهد در جایی زندگی کند که تا آخر عمر بی دغدغه و رها در آنجا بیاساید و شاد باشد؟ ولی می دانیم که واقعیت زندگی چنین نیست. مسیر زندگی ما اغلب اندوه بار و نامعلوم است. اکثر اوقات با روحیه ای سرشار از تاریکی ناشی از احساس گناه، خیانت، شک، افسردگی، خشم و وحشت بسر می بریم.

Profile Image for Donya.
10 reviews17 followers
December 10, 2018
اولین کتابی که من از هولیس خوندم، یعنی این کتاب، اون رو به سرعت به نویسنده ی محبوب من تبدیل کرد. بسیار خوب نوشته شده این کتاب، و اگر در زمان درستش خونده بشه (وقتی که در یکی از مرداب های زندگی تون گرفتارید) میتونه شفا بخش و در حکم اون نخستین نفسی باشه که کودک بعد از به دنیا اومدن میکشه.

هولیس به خوبی وظایف ما رو در مقابل رنج هامون بهمون گوشزد میکنه، ازمون میخواد در مرداب های زندگی مون بمونیم، اضطراب رو تاب بیاریم و با تحمل غیرممکن، افتادن در چرخه ی تکرار ایکوسیون رو متوقف کنیم.
اون به ما گوشزد میکنه که احوال مردابی در سراسر زندگی مون با ما خواهند موند. وظیفه ی ما تجربه ی خرد، و یافتن اون چیزیه که این مرداب ها به ما نشون میدن. آیا به دنبال امنیتیم در این جهان بی ثبات؟ آیا مضطربیم از فکر جدایی ها؟ و آیا به توهم وجود یک ناجی که ما رو خوشبخت خواهد کرد دو دستی چسبیدیم؟ و اینها همه چیزهایی هستن که باعث میشن ما در بخش کوچکی از روح خودمون اسیر بمونیم و هرگز انچه که قابلیت شدنش رو داریم، نشیم.

بخشی از کتاب در مورد عدسی ای صحبت میکنه که ما از دریچه ی اون به دنیا نگاه میکنیم. عدسی ای که ساخته ی تمام تجربیات ما در کودکی، جامعه و والدینمونه. عدسی تنگ و ریزی که ما همه چیز رو از پشت اون میبینیم. موندن در مرداب های روحی، تاب اوردن رنج، و فهمیدن چون و چراهای عمیق شون، ما رو قادر میکنه که جنس اون عدسی رو بدونیم، و لحظه ای درنگ کنیم و از خودمون بپرسیم که آیا ما اون عدسی هستیم؟ لحظه ی نابی که به قول نیچه ما دیگه طناب نازک روی دره نیستیم، بلکه کل دره ایم.
Profile Image for Hodjat ghoreishi.
96 reviews3 followers
October 26, 2024
به نظرم نویسنده تحت تاثیر مکاتب شرقی زندگی کرده و این کتاب را نوشته.
مشخصا سبک تحلیل روانی ویکتور فرانکل رو در کتاب جلو میبره و به خوبی هم این کار رو میکنه و میشه مکمل خوبی برای کتاب «انسان درجستجوی معنا باشه» البته بسیار گریز میزنه به نظرات یونگ
همینطور که از اسم کتاب پیداست به بررسی مرداب‌های روان انسان مثل خشم یا افسردگی می‌پردازه و توصیه به پذیرش و نگاه به درون داره و جز کتاب‌هایی هست که هم تحلیل میکنه و هم راه حل میده
من کتاب صوتی را گوش دادم که با صدای مرحوم تارخ بسیار شنیدنی و جذاب بود.
Profile Image for Alfredo J..
43 reviews3 followers
September 22, 2018
کتاب کم حجم و روان، پر از مطالب مفید روانکاوی و خودشناسی به زبان ساده. اگه اهل خط کشیدن مطالب خوب کتابها هستین، این کتاب رو حسابی خط خطی میکنید.
34 reviews1 follower
September 7, 2021
خیلی کتاب خوبی بود، واقعا آگاهی‌بخش و تاثیرگذار. ازین کتابایی همین‌طور که می‌خونی با خودت می‌گی کاش همه بخونن اینو.
Profile Image for Will Waller.
561 reviews2 followers
February 5, 2014
This is a book all about the man "swamplands of the soul" that occur in life. These are guilt, grief, loss, betrayal, doubt, loneliness, depression, despair, obsessions, addictions, anger, fear, angst and anxiety. The author comes from a Jungian perspective and utilizes Jung's understanding of complexes throughout the text. The Greeks understood complexes as one's hamartia or hidden consciousness that has to be gone through to reach higher states of being. The book can be summed in this selection: The difference between a mill horse and us is our imaginal capacity. Each complex, as we have seen, has a splinter Weltanschauung. When we are in the complex - that is when the energetic cluster has been activated and possesses us - we are in that Weltanschauung, a world-view always derived from the past, always limited to the original traumatic encounters and always forcing us to see the world through that limited imaginal lens. The mill horse continues the repetitive round because it cannot escape the confines of its historic conditioning, and cannot break that mold. The imaginal limitations are its fate, and its fate constricts its destiny." Really great stuff, especially around depression. "It seems that there is a necessary and inevitable collision between the false self, reflexively cobbled together as a reaction to the vagaries of childhood, and the natural self neurosis." Or this bit: "When Freud was asked what heals in therapy he replied, interestingly enough, that is was love." Finally, about loss: "loss, grief and betrayal are not just dismal places we must unwillingly visit, they are integral to the maturation of consciousness. They are as much a part of the journey as the places where we feel respite and would tarry."
Finally, about loss: "loss, grief and betrayal are not just dismal places we must unwillingly visit, they are integral to the maturation of consciousness. They are as much a part of the journey as the places where we feel respite and would tarry."
Profile Image for Fatima.
2 reviews5 followers
March 31, 2020
مدتیه که شروع کردم به گشت و گذار توی کتابهای روانشناسی عمقی ومرداب روح هم یکی از کتابهایی بود که پارسال خوندمش.من حس کردم که کت��بهای روانشناسی
قبلی که خوندم یا مشاورانی که پیگیرشون بودم دیگه برام فایده ندارن و حس می کردم روانشناسی یکسری قوانین خارج از من رو میگه که یا رعایت میکنی و همه چیز خوب پیش میره و یا رعایت نمی کنی و زندگی خوبی نداری.
من با خوندن کتابهایی از جنس روانشناسی عمقی حسم این هست که اتفاقی که برام میفته اینه که من از درون قوانینی برای زندگی خودم پیدا میکنم،قوانینی که خودم عاشقشونم و مجبور نمیبینم خودمو برای رعایتشون.
اینارو گفتم تا بگم مرداب روح درباره ی رنج کشیدنه و اینکه چطور میشه دید متفاوتی به رنج ها داشت تا وقتی اتفاقی که دوسش نداریم میفته به جای یک رنج،دو رنج رو متحمل نشیم.اینکه میگم دو رنج یعنی :1-رنج اون اتفاق بد 2-رنج از اینکه چرا اتفاق بد اصلا برای من افتاده؟چرا راحت نمیشم از شر این دردای همیشگی؟؟
با خوندن مرداب روح رنج دوم از بین میره.و رنج اول هم نمیگم شیرین،اما اونقدرها که قبلا می تونست، آشفته تون نمیکنه.
برای من مرداب روح فوق العاده بود.از اپ طاقچه هم خوندمش و یه سری جاهاشو هایلایت کردمکه چند تاشو براتون مینویسم:
.
.
.
.
.
.
.
اگر به جای تسلیم به اتفاقات بیرونی با نیروهای شفابخش که در درونمان وجود دارد متحد شویم،احساس می کنیم در حقیقتی عمیق ریشه داریم.
حمل بار گذشته ما را از پا در می آورد و نیروی مان برای انتخاب های جدید را می کاهد.
انکار یا ناآگاهی بیشتر، اورا به گذشته وابسته نگه می دارد؛ بی آنکه امیدی به تغییر داشته باشد.
فرآیند سه مرحله ای تشخیص، جبران و رهایی در دسترس کسانی است که در جستجوی رشد آگاهی هستند.
نشانه های یک عقده ی فعال شده آن است که میزان انرژی تولید شده در یک موقعیت،بیش از حد لازم است و فرد،تهاجمی درونی یعنی حالتی را در بدن خود احساس می کند.
متوقف شدن توسط احساس گناه،به معنی ماندن در دوره کودکی است.
آیا می توان شادی را بدون متضادش تصور کرد؟با این حال در فرهنگ امروزی،ما واقعیت را با جست و جوی اعتیاد گونه به دنبال شای خالص و محض تحریف کرده ایم.چنین جست و جویی می تواند شیطانی شود.هنگامی که هرچیزی حتی یک چیز خوب، یک جانبه شود و متضاد خود را کنار بزند پلیدی وارد می شود.
تمام :)


This entire review has been hidden because of spoilers.
Profile Image for ewondare.
188 reviews13 followers
January 4, 2022
«من نقش‌هایم نیستم، من سفرم هستم.»

«زندگی مشکلی نیست که باید حل شود، بلکه آزمایشی‌ست که باید آن را زندگی‌ کرد.»

اگرچه خیلی کتاب روونیه و تقریباً همه چیز رو به زبون عموم می‌گه، یه آشنایی نسبی با سایه یا روانشناسی یونگ (مخصوصا آرکیتاپ‌ها/کهن‌الگوها) از قبل خیلی بهتر می‌تونه کمک کنه تا مخاطب مفهوم رو درک کنه.

کمی برای دیدگاه عمومی هم ممکنه منفی‌نگر به نظر بیاد اما هرچه عمیق‌‌تر بهش فکر می‌کنم بیشتر و بیشتر توضیح می‌ده همه چیز رو.

با اینکه خیلی به دانشم در این زمینه اضافه کرد در فصل‌های آخر، مثل اضطراب و غیره احساس می‌کنم از مطلب اصلی دور می‌شد. حاشیه می‌رفت و باعث می‌شد رشته کلام از دستم در بره.

Profile Image for Atefe.
72 reviews3 followers
April 2, 2016
فوق العاده س.. طعم شکلات تلخ 70 درصد رو داره برای من..
Profile Image for Абрахам Хосебр.
762 reviews93 followers
October 20, 2025
Джеймс Голліс
"Духовні трясовини"

"Смертельний страх і опір, які кожна нормальна людина відчуває під час занурення в глибини своєї психіки,— це страх перед мандрівкою у світ Гадеса."

К. Г. Юнґ

Ці слова Юнґа перегукуються з цитатою Голліса нижче:

"Життя, свідомість і душевна мандрівка сповнені страху та трепету, починаються з травматичного відділення. Ми пов'язані з серцебиттям космосу, прагнемо задоволення всіх своїх потреб у теплому, вологому світі материнської утроби, а тоді несподівано для себе опиняємося у світі холодної планети, яка, обертаючись навколо своєї осі, переміщується у просторі та часі. Нам ніколи не вдасться ні відновити, ні пережити знову відчуття містичної причетності, відчуття своєї ідентичності з Всесвітом. І чи буде надмірним перебільшенням сказати, що весь свій час ми витрачаємо або на відновлення цього втраченого зв'язку через різні форми імпульсивної регресії, або на сублімацію цієї глибинної потреби через пошук зв'язку з природою, з іншими людьми, з богами?
Однак зв'язки ніколи не бувають ні цілком прийнятними, ні абсолютно надійними, тому людина відчуває страх і тугу, відчуваючи свою роз'єднаність з іншими людьми та свою самотність у космосі. Навіть якщо в людини і був такий зв'язок, у неї дуже швидко виникає гостре і болісне відчуття, що вона знову опинилась в обіймах самотності."

Герої цієї книги - люди приречені на самотність, що викликає страждання. Голліс, використовує історії з життя пацієнтів для ілюстрації своїх теорій. Підкріпленням слугують цитати з Юнґа, Фройда та літератури. Лейтмотивом іде історія нерозділеного кохання Батлера Єйтса і рядки з Ніцше про людину, як линву натягнуту між Твариною і Надлюдиною.

Помітив, що в кожній своїй книзі, Голліс, як Тайлер Дарден повторює одну й ту ж істину: сучасна людина стала духовним кастратом через відсутність ініціації:

"Кожна людина має власні регресивні схильності. У минулому люди їх долали за допомогою обрядів та ритуалів, що символізують перехід з одного стану в інший та створюють ціннісну систему для трансформації лібідо з регресії у прогресію. Не маючи в даний час таких ритуалів, не маючи цінних для культури міфологій, нам доводиться самотужки, на свій страх і ризик, робити цей прорив у своєму розвитку. При цьому на кожному кроці в індивідуальному розвитку нас підстерігає тривога, що постійно зростає. По суті, ми щодня робимо вибір між тривогою та депресією. Якщо ми зазнаємо регресії, тобто уникаємо процесу індивідуації, то потрапляємо в депресію. Якщо ми перемагаємо свою апатію і вступаємо в навколишній світ, то відчуваємо посилення тривоги. Такому вибору не можна позаздрити, але свідомо чи несвідомо ми кожний момент здійснюємо його всередині."

Дійсно, це зауваження про балансування між тривогою та депресією це чи не найбільша істина цієї книги. Очевидно, що зараз кожен з нас на хвилинку може замислитися в якій парадигмі зараз перебуває. Між ними - важкодоступне благо під назвою "Спокій", але щоб його здобути прийдеться процти хрещення Тривогою і Депресією.

Наступна цікава теза - колообіг психічної енергії, очевидно, що ідею про нього Голліс запозичує в Юнґа, а найповніше її розвинули Едінґер і Нойман:

"Через природні притоки та відпливи психічної енергії нам неминуче доведеться часто і проти своєї волі поринати в темну глибину несвідомого. Як дитина, що засинаючи, опирається дрімоті, поки, нарешті, вона її не здолає, так і ми ідентифікуємося зі своїм тендітним Еґо і його цілком зрозумілим, але марним постійним пошуком безпеки. Так як таке Еґо постійно поринає в глибину психіки, ми відчуваємо це занурення як свою поразку і звинувачуємо себе у своїх симптомах. У нас виникають відчуття сорому за свої напади паніки, неповноцінності через депресію, нам доводиться приховувати свої страхи, ніби будь-яка інша людина не схильна до таких емоційних впливів.
Тому нам дуже важливо прийняти, що діяльність нашої психіки найчастіше непідконтрольна Еґо, що нас буде затягувати вниз, у вир, поринувши в який ми відчуватимемо страждання. Нас не врятують жодне заперечення, ніяке емоційне відчуження, ні «хороша робота», ні «правильне мислення». Сучасна фантазія про «щастя» є шкідливою, оскільки щастя недосяжне, і насправді робить нас ще невротичнішими і прив'язанішими до своїх травм."

Починали ми Юнґа і ним пропоную закінчити:

"Будь-який невроз це ображений бог. Величезним досягненням особистості ... є акт найвищої мужності - звернення обличчям до життя; так відбувається повне утвердження всього, що становить суть особистості, так здійснюється успішна адаптація до універсальних основ буття за максимально можливої свободи самовизначення."
Profile Image for Roman Zadorozhnii.
256 reviews30 followers
May 23, 2025
“Куди б не полетів, я опинюся в Пеклі;
бо Пекло - це я сам”

1. Ми не здатні уникнути потрапляння в душевні трясовини час від часу (провина, журба, втрати і зради, сумніви і самотність, депресія, одержимість та залежність, гнів, страх і тривожність)
2. Під час занурення в кожну з цих трясовин зʼявляється внутрішній виклик знайти в них сенс, а також змінити поведінку або установку, що її визначає
3. Щоб працювати з цим, потрібно навчитися жити в теперішньому та розуміти, що “тривога - це ціна квитка за життє��у мандрівку; немає квитка - немає мандрівки; немає мандрівки - немає життя”

“Я - не те, що зі мною трапилося, а той, ким я став за власним вибором”

21 reviews1 follower
August 4, 2022
یکی از بهترین کتابایی که خوندم، خیلی روان و عمیق میاد بهت میگه ک عقده هایی ک از کودکی در تو بوجود میاد هیچوقت ازبین نمیره و برای از بین رفتنش تلاشی نکن تنها باید بپذیریش درش زندگی کنی، جمله کلیدی این کتاب برای من این بود ک میگفت من آن چیزی نیستم ک بر من گذشته من آنچیزی هستم که میخواهم باشم❤️
Profile Image for Sara Rikhtegar.
15 reviews1 follower
December 19, 2023
این کتاب شاید کمی در دسته‌ی کتاب‌های زرد قرار بگیره و یه جاهایی کلیشه و تکراری بشه، اما برای من مثل یک دوره‌ی رواندرمانی کوتاه بود. چون معنای جدیدی از افسردگی، خشم، تنهایی، اندوه، اضطراب و نومیدی برای من داشت. جیمز هالیس در این کتاب از نگاهی دیگه و با تمرکز بر خودآگاه، ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی، به اهمیت درکِ رنجِ زندگی و یافتن معنای اون پرداخته بود. به‌نظرم برای خودآگاهی و خودشناسی می‌تونه کتاب خوبی باشه.
Displaying 1 - 30 of 123 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.